عطر تو را نفس زدم
درون سینه آن قدر ...
که آه هم که میکشم ...
بوی تو پخش میشود ...
تباح فر
..............................................
تردید ندارم که
شب از نیمه گذشته است
یک بوسه حلال است
ته کوچه ی بن بست ...
سوسن درفش
...............................................
جای دام گذاشتن برا ی گرگها
برای گنجشگ ها دانه بریز
با اینکار مهربانتر میشوی ...
جلال آل احمد
..............................................